نفس مامان ،محمدرهامنفس مامان ،محمدرهام، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

محمدرهام هستی مامان وبابا

سفر به استان قم

1391/2/5 13:56
نویسنده : مامان سمانه
2,081 بازدید
اشتراک گذاری

1391/01/09

من برای اولین بار به مسجد جمکران رفتم جایی که به نام امام زمانه وخیلی مقدسه.

مسجد خیلی بزرگی بود ومن کلی بازی کردم وبهم خوش گذشت آخه من که دعا ونماز بلد نیستم .ناراحت

مامانم همش میگفت پسرم برای همه دعا کن خدا به حرف فرشته ها گوش میکنه ودعاشون مستجاب میشه.منم برای همه دعا کردم امیدوارم مستجاب بشه که مامانم میگه حتما میشه چون تو پاکی پسرم وزلالی مثل چشمه زمزم.

این تاریخچه مسجد جمکرانه

جمکران

آفتاب تو چشمم بود که اخم کردم باید از عینک استفاده میکردم .ههههههههههعینک

جمکران

خوب خورشید خانوم مهربون شد واخمم از چهره من رفت.هورا

جمکران

من وبابا ومامانم

جمکران

حالا وارد مسجد میشیم که نه تنها خورشید خانوم نبود که اذیتم کنه یه عالمه جوجو اونجابود که کلی منو سر ذوق آورد وبه مامان ومامی جونم نشونشون میدادم وبا هیجان میگفتم :

جوجو............................جوجی

بعدش با استفاده از این میله ها که کارشون ایجاد حریمه با مامانی کلی دالی بازی کردم.

ببخشید مامانی صبر کن این میله ها رو به هم بچسبونم ،خیلی با فاصله چیده شدن.

جمکران

دا

جمکران

خوب بذارید ببینم نشستن روی صندلی عمو روضه خون وموعظه کردن چه حسی داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

جمکران

هههههههههه چه بامزه اس این بالا نشستن.نیشخند

 

 

مامانم میگه اسم این وسیله دق البابه ودر زمان قدیم کار زنگ امروزی رو میکرده.

جمکران

امام زمان یعنی شما الان اینجایی؟؟؟؟

جمکران

 

 

 

1391/01/10

من برای اولین بار به حرم حضرت معصومه رفتم که بسی شلوغ بود.

 

جمکران

این چیه افتاده روی سقف ماشین این آقاهه .بذار برش دارم........

جمکران

وای مامان سمانه ببین نینی هاشونو!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

نی نی=ماهی

قم

آخ جون پدر جون داره نماز میخوونه برم سراغ مهرساکتچشم

قم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

رهام عمه
6 اردیبهشت 91 16:16
رهام کوچولو پیش رهام ما هم بیا نظر یادت نره