بیست ِ بیست ِ20
شکر شکردون،غنچه خندون،نوید بارون،ای ماه تابون
سلام
میدونی ماه تابونم،
پانزدهم
هر ماه از عمرم منو یاد چی میندازه؟؟؟؟؟؟؟
یاد اون روزی که پاهای خوشگل وکوچولوت رو روی چشمام گذاشتی واومدی توی بغلم.آآآآآآآآآخ که هر چقدر از حس وحال خوبی که اون روز داشتم بگم کم گفتم.
امروزم یکی از اون روزاس ،با این تفاوت که این پانزدهم نوید 20ماهگی تو رو میده که خودت همه جوره بیستی.
عشق مادر،امیدمادر،نفس مادر،عمرمادر20ماهگیت مبارک.
بلـــــــــــــــــــــــــــــه الان 20ماهه که شبها با بوسیدن گونه های تو خوابم میبره وصبحها اولین چیزی که میبینم چهره معصومته.
گل شکفته در بهمنم،من خیلی ها رو با اندازه های مختلف دوست داشته ودارم ولی هیچ وقت فکر نمیکردم دوست داشتن به غیر از اندازه نوع خاصی هم داشته باشه، عشق به فرزند واقعا"با همه دوست داشتنها متفاوته ومن این حس رو فقط با تو تجربه کردم واز این بابت ازت ممنونم.
غنچه زمستونی من،هیچ وقت فکر نمیکردم یه انسان بتونه سرمای زمستون رو برام به گرمای استوایی تبدیل کنه ولی تو این کاررو برام انجام دادی ومن بابت وجود گرمت ازت ممنونم.
پسر برفی من،هیچ وقت فکر نمیکردم عاشق زمستون بشم ولی تو با حضور زمستونیت من رو عاشق این فصل یخ زده کردی وبابت این نگاهی که بهم دادی ازت ممنونم.
عزیز دلم هیچ وقت فکر نمیکردم از ندیدن کسی برای مدت کمتر از 10دقیقه آشفته وداغون بشم ولی با ندیدن تو پر پر میشم.برای بودنت ازت ممنونم
خوشگلم همیشه میدونستم که بچه ام رو خیلییییییییییییییی دوست خواهم داشت ولی نمیدونستم که آستانه دوست داشتنم اینقدر وسعت داره وبرای این کشف احساساتم ازت ممنونم.
هیچ وقت فکر نمیکردم در کنار کسی غیر از بابایی آرامش داشته باشم والان به خاطر آرامش مضاعفی که بهم ارزونی کردی ازت ممنونم.
هیچ وقت فکر نمیکردم حتی بوییدن کسی من رو به فضا ببره واز خود بیخود کنه،عاشق اون بوی گردنتم، بوی خوش پوست تنت،بوی کودکی،بوی خدا..........برای این حس خوب ازت ممنونم فرشته ی من.
20ماهه که نفس به نفس وقدم به قدم شاهد مراحل رشد وتکاملتم.من به عینه دیدم که نوزاد بی اراده وکم عضله من به کودکی استوار وقوی تبدیل شد ،من شاهد تلاش دندونات برای حضور توی دهانت بودم،من رو به روز قدرتمند شدن وشکوفایی تو رو دیدم وخواهم دید.من یادمه چه تلاشی برای نشستن وچهار دست وپارفتن داشتی وهرگز لحظه شیرین راه رفتنت رو که من رو به ابرها برد فراموش نخواهم کردوهرروزکاملتر ورسیده تروشیرینتراز روز قبلی میوه ی دلم.
با هر مرحله از این رشد مضطرب وخوشحال میشدم.چرا مضطرب؟؟؟؟
برات یه کمیشو مینویسم به عنوان مثال:
دندون در آوردن:ای خدا زودتر این دندونا دربیان تا بچم از این درد لثه راحت بشه.هرروز منتظر بودم یکیشون در بیان تا 20تا تموم شه وبر ای اتمامشون شمارش معکوس داشتم ودارم.الان هفدهمین دندونت داره کامل میشه ،خداروشکر 3تا دیگه مونده تا یه مدتی از این درد راحتشی.
واکسن:وااااااااااااای که چقدر از روزایی که واکسن داشتی متنفرم،صحیح وسالم میبردمت بعد داغ وتب کرده میوردمت وآغاز ماجراهای مربوطه.
با هر خنده ات تمام غمهام یادم میره وبا هر قطره اشکت غمهای عالم میریزه تو جونم.
هیچ وقت فکر نمیکردم به کسی انقدر وابسته شم،کودک 20ماهه نازم برای این وابستگی شیرین ازت ممنونم.
اگه بخوام برات بازم بنویسم کلی صفحه وبلاگی احتیاج دارم پس فقط اینو بدون که مامان سمانه ات یک عالمه تشکر بهت بدهکاره وبابت همه خوبیهایی که برام به ار غوان آوردی ازت یک دنیا
ممنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــونـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
حالا یه کم از خودت بگم:
وقتی داری شیر میخوری حواست کاملا"جمعه وهر از گاهی یه نگاهی به اطرافت میندازی.
عسلم،دایره لغاتت خیلی بیشتر شده وتقریبا"همه کلمات رو به سبک خودت ادا میکنی.از امروز به جای اُتوس میگی اُتوبوس.
منظورت رو کاملا"میفهمونی واحساس میکنم بین 19تا 20ماهگی رشد عقلی زیادی داشتی وخیلیییییییییییییییییییی فهمیده تر از قبل شدی.
حس همکاریت فوق العاده اس هر چیز غیر متعارفی روی فرش ببینی بر میداری ومیندازی توی سینک.وخیلی کمکم میکنی البته من دلم نمیاد زحمت بکشی ولی برای تقویت حس همکاری وانسان دوستانه ات باهات مخالفت نمیکنم.
اوایل از جارو میترسیدی ولی الان کاملا"حرفه ای جارو میزنیاگه درحال گردگیری باشم دستمال به دست میشی وبا دقت به وقت لازمش سیشه شوی رو میدی دستم.وقتی هم لباسشهای شسته رو پهن میکنم به لباس هر کی میرسیم اسمشو میگی
خیلی با نمک وپرهیجانی واین یعنی همونی که ایده آل من برای داشتن فرزند بود راستش من اصلا"بچه های آروم وبی تحرک رودوست نداشته وندارم ونخواهم داشت.
دوست داری از همه چیز بری بالا مثلا"میری روی اپن میایستی یا میری روی کنسول آینه شمعدان وآیفون رو بر میداری وبا رهگذرا اختلاط میکنی وهمچنان عاشق توپ وماشینی .
مثل گذشته غذا خوب نمیخوری ولی عاشق لواشک ورب انار وترشی وپفیلا وبستنی وکاکائو هستی.
بعضی کلمات رو خیلی قشنگ ادا میکنی مثلا:
ژوس:سُس
بَستَ که اوایل بِبِس بود:بستنی
مُیَمَ نانا:محمدرهام
یایا:سارا
کووولللللوووووو:کولوچه ( الهی قربون اون فرم لبات برم وقتی این کلمه رو میگی)
پیـــــــــش:پیچ
تمام اعضای بدنت رو میشناسی واگه ازت بپرسیم نشونمون میدی.
صدای پیشی وشیر وقورباغه وجوجووهاپو وببعی رو بلدی.
صدای دریل رو هم خیلیییییییییییی زیبادر میاری ویعدشم میگی تــــــــــــَس :یعنی ترسیدم.
خیلیییییییییییی تمیزی وبه محض کثیف شدن دستت دستم رو میگیری میبری وهمش دستتو نشون میدی ومیگی دَس یعنی دستمو بشور وبه محض رسیدن دستت به آب تند تند دستهات رو میشوری.
نقاشی وکتاب خوندن وآب بازی خیلییییییی دوست داری وهیچ وقت دست رد یه سینه اشون نمیزنی.
روزی چند بار دستمو میگیری ومیبریم پای کامی ومیگی شین یعنی بشین بعدم میگی آلا یعنی برام آهنگ آی لاو یو بذار بعد هم به دنس دعوتم میکنی.
از روی عکس همه رو میشناسی ووقتی میبینی اسم اونایی رو که میشناسی میگی.
دوربین رو میدی دستمو میگی:اَس.....نینی یعنی عکس نینی رو نشونم بده ومنظور از نینی خودتی.
روی تخت بالا پایین میپری وجامپینگ میکنی قربونت برم مامان جون خوشخواب تختمون تا کی از دست تو دووم میاره؟؟؟؟؟؟؟؟
خودت رو بی پروا وبی ملاحظه پرت میکنی توی بغل من وبابایی وداغونمون میکنی.
هر از گاهی که دلت برامون تنگ میشه میای بوسمون میکنی ومیری به ادامه بازیت میپردازی.البته به این نحوه که لپتو میاری جلوی لب ما تا بوست کنیم .الهی قربون پسر نازم برم که بوسیدن بلد نیست ودر هر حالت باید بوسیده بشه.
علاقه زیادی به کرم زدن داری وهمش میاری تا برات بزنم تا روی پوستت پخششون کنی.
خیلی با محبتی وروزی صد بار به زخم روی پای من اشاره میکنی وبا چهره ناراحت ودرهم کشیده میگی: اوووووووووووووووووووووووووش یعنی اوف شـده.
روزی چند بار شلوارکتو میگیری بالا وزانو هاتو نشونم میدی و میگی دَد یعنی درد میکنه بوسش کن وبه محض بوسیدن من خوب میشی ومیدوی ومیری.
خلاصه کلی دلبری میکنی ودل من وبابایی رو میبری.
به هیچ عنوان زیر بار نمیری به خاله سارا بگی خاله واسمشو صدا میزنی ومیگی:یایا
اینا هم عکسهای گل پسر نازم،نازدونه ِ بی نیازم در روز تولد 20ماهگی
گل 20ماهه من دیوانه وار دوستت دارم
امضا
مامان سمانه
هههههههههه اینا چیه؟؟؟؟
مامان:امضای یک مادر عاشق پیشه
حالا یه ژست عالیییییییییی
به اضافه کمی لبخند
از یه زاویه دیگه
یک فیگور توپ وبی نظیر
در حال بازی پیتی پر یا همون کلاغ پر ِ قدیم
درحال گفتن یَف از جمله ی معروف پیتی یف(پیشی رفت)
حالا یه کم دراز بکشم
اندکی خنده چاشنی فیگور میکنم
وتاملی بر 20ماه گذشته
مامان نوشت وپایان نوشت:
تو خود نمره بیستی تو مثل هیچ کسی نیستی
تو ایده آلی ،خیلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی با حالی