نفس مامان ،محمدرهامنفس مامان ،محمدرهام، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره

محمدرهام هستی مامان وبابا

گلی در گلستان

1391/7/9 2:50
نویسنده : مامان سمانه
1,780 بازدید
اشتراک گذاری

یکشنبه1391/07/02

1

شب گذشته خونه پدرجونم خوابیدیم وصبح بعد از بیدارشدنمون دایی تصمیم گرفت برامون یه برنامه گردش ترتیب بده وپیشنهاد بسیار خوبش با استقبال مامان مواجه شد وحاضر شدیم وسرراه رفتیم دنبال یایا(اسم جدیدخاله سارا )وچهارتایی روانه بازارگل شدیم.

 

1

ای بابا مامان از تو ماشین عکس گرفتن روشروع کردی.عجب پشتکار قوی ای داره این مامان من در پروژه عکاسی از من1

گل

خب رسیدیم!!!!!!

فکرکنم بهتره ازهمینجا شروع کنم

گل

فکرکنم منم مثل مامانم کاکتوس دوست دارم،اینو از حالت چشمام میشه حدس زد1

گل

مامانم از اینا هم دوست داره ولی فکر کنم من نه!!!!!!!!!!!1

گل

اینجا هم درحال تلفظ هیجانی (((گل)))هستم.1

گل

باکمک دایی جون روی پایه گل قرار گرفتم وبه گفته مامانم از هرگلی خوشگلترم.(جریان سوسکه ودست وپای بلوری رو شنیدین؟؟؟؟؟؟؟)1

گل

یک ژست عالییییییییی 1

1

 گلِ خندان ِ مامانم بعد از یک تشویق جانانه  به مناسبت فتح ارتفاعات گلستان1

1

ومبهوت در زیباییهای خلق شده توسط خالق یکتا1

1

مامانم درمدح این عکس میگه:

شیطنت از چشم سیات میریزه،خنده از اون کنج لبات میریزه1

1

وطبق معمول من میدوم وهمه به دنبال من1

1

ببینید چقدر این بادمجانهای زینتی که البته بیشتر شبیه فلفل دلمه ای هستن خوشگلن.1

گل

مامانم میگه یه گلی هست که از اینم زینتی تر وخوشگلتر وخوشبوتره اونم گل منه

 

1

بعد از گشت وگذار بین گلها به قسمت فروش ابزارهای گلکاری رفتیم وگلدون وبذر خریدیم تا با مامانی بریم تو فاز سبزیکاری وتهیه سبزیجات تازه وسالم البته این گلدونای فسقلی که مامان وخاله خریدن فکر کنم فقط سبزی روزانه مورد نیاز منو جواب بده.نیشخند

اینجامن در انتظار دایی هستم تا ماشینو بیاره وبرگردیم بریم خونه.قلب

1

وقتی دایی ماشین رو آورد ومن ومامانم سوار شدیم مکالمه ای بین ما ردو بدل شد که از این قراره.

من رو به مامان:بییـــــــــــــــــــــــم

مامان:صبر کن دایی وسایلا رو بذاره تو ماشین بعدا"میریم.

من مکرر وپشت سرهم:دایی.............دایــــــــــــییییییییییییییییییییییی

دایی:جانم دایی جون

من:دایی اِیا بییـــــــــــــــــم

1

بله وبدین ترتیب بنده اولین جمله سه کلمه ای رو نثار دایی کردم.مبارکم بادااااااااااا1

وناگفته نماند که طبق روال همیشه توسط مامان چلونده وماچونده شدم.1

 1

ودرپایان بغل بغل گل نذر قلبها وچشمهای مهربانتان.1

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (25)

الهه مامان روشا جون
9 مهر 91 5:02
مبارک باشه اولین جمله ی سه کلمه ایت خاله جون.دیگه داری سخنران بزرگی میشی.
عکساتم خیلی قشنگ بود با این همه زیبایی عزیز دلم قشنگی گلا به چشم نمیاد.


وااااااااای خاله الهه جون بابت این همه مهربونی ممنون
مامان مجتبی ومحمدرضاومهدیار
9 مهر 91 8:13
چقدر گلی توووووووووووووووووووووووووووووووو


ممنون خاله جون
مامان پوريا پهلووون كوچولو
9 مهر 91 10:26
از بين اينهمه گل يكي از همه زيباترو خوشبوتره اسمش چيه ....؟محمدرهام جوووونه....." بوووووس... خوش باشي عزيزم


ممنونم از محبتت خاله جون.شماهم ان شالله همیشه شاد وخوش باشید.
مامان رهام
9 مهر 91 11:03
سلام سمانه جون وای من عاشق گل و گیاهم .


سلام مونا جون پس حسابییییییییییی جات خالی بوده
ارغوان
9 مهر 91 11:03
سلام
عکسای قشنگی بودن...از اشنایی باهاتون خوشحال شدیم
رهام جون رو ببوسید


سلام ممنون حیف که آدرس وبتون رو نذاشتین تا ماهم به دیدن شما بیایم.ممنون از حضورگرمتون
مامان رهام
9 مهر 91 11:04
سمانه جون خیلی خوب می نویسی به نظرم می تونی کتاب بنویسیاااااااااااااا


مونا جونم بازم که منو با تعریفات شرمنده کردی.بوووس
الهه مامان یسنا
9 مهر 91 11:33
وای چه پست گل گلی قشنگی هی گل بود تو گلستان. هی ما کیف کردیم. سلاممممم گلای قشنگم!!!!!


بسی خشنودم که خوشتون اومده دوست خوبم.
خاله مرمر
9 مهر 91 12:11
عجب گل قشنگیه این گل پسری


میسیییییییییییی خاله جونی
مامان کیان کوچولو
9 مهر 91 12:47
از همه گلها گل تری محمد رهام جونم ....
آخه چرا سوسکه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ این گل پسر واقعا ً ناز و آقاست سمانه جونم ...... خدا حفظش کنه ...


ممنون خاله سمیه جونم از ابراز لطفت.خدا کیان جونم محافظت کنه.
شقایق(مامان محمد ارشان)
9 مهر 91 13:31
خاله قربون حرف زدنت برم من!
واقعا تو از هه اون گلا خوشمل تری گل ناز


خدانکنه عزیزم.ممنون از این همه عشقی که نثار گل من میکنی
پدربزرگ ارغوونی
9 مهر 91 19:11
سلام شب وروزتان بخیر ونیکی ، انگاری من چند پستی عقبم نتونستم خودم را برسونم ..مثل کسی که از یک سفری خوش باز مانده باشد .عذر می خوام که نبودن ونیامئن من از محبت شما کم نکرد وشما با مهربانی دختری به وبلاکسرای نوه من سر زدید ..جای شک وشبهه نیست که بسلامتی روزی این یادگاری های عمیق که از حول ومحور دل بر می خیزد را محمد جان می خواند وخواهد فهمید کی وچی اومدند وسر زدند وبر محراب این مهراوه دوست داشتنی دست خطی مجازی نوشتن اما با حضور دل .به هرحال حالا که رسیدم خوشترین لحظه ها را در اینجا درک کردم ..باغ وبستان ..گل وچمن ..زیبایی ویک رنگی دایی و خواهر زاده ، یه چیز جالب توجه دیدم واون اینکه جفت شلوارک محمد جان را ارغوان من هم داره ...حباب های پراکنده که ما را با خود به هرجا که شما باشید می برد ..حبابهایی که هرگز محو نخواهند شد وبر زیبایی این مجاز دوست داشتنی نشانه های مهر وزیبایی می آفرینند .
فکر کنم دشت پر از گل شما رو ترجیح بدم
و اون درخته رو که پشت سر محمد قد خم کرده.
که بهش تکیه بدم.
و چشایی که باز نگهشون دارم
و آسمون آبی را ببینم.
و نگاه خشک و دور و سرد و بی انتهایم را.
شاد وبه روز باشی سمانه دخترم


سلام پدرجون خیلی خیلی خوش اومدین.
آخی چه حسن سلیقه وتصادفی!!!!!!!!!!
ان شالله همیشه نگاهتون گرم وپراز امید باشه وتنتون سلامت ولبتون خندون باشه وآفتاب عمرتون بی غروب.
ستاره زمینی
10 مهر 91 8:23
خودت گلی


تقدیممممممممممممممممممممممممممممم


ممنون خاله جون خودتون گل هستین
شقایق(مامان محمد ارشان)
10 مهر 91 15:56
خصوصی داری... کمک میخوام
مامانی درسا
11 مهر 91 3:11
سلام و هزاران سلام به محمد رهام گل و مامان مهربونش که توی این مدت ما رو فراموش نکرد و مرتب بهمون سر میزد عزیزم خوشجالم دوباره روی ماه پسرمو میبینم هزار ماشاالله چفده بزرگ شده به زودی میام و تموم پستا رو میخونم .... دوستتون دارم


سلام عزیزم.تشریف بیارید خانومی قدمتون روی چشم
مام پارسا
11 مهر 91 3:22
اولین جمله سه کلمه ایت مبارکت باشه عزززززززززززززیزم...آخیششششش روحم تازه شد با دیدن این همه گل های زیبا و همه بیشتر با دیدن همون گلی که مامان گفت از همه قشنگتر و خوشبوتره(محمد رهام جون)


ممنون خاله جونی .شرمنده ام نفرمایید
مام پارسا
11 مهر 91 3:30
اول بگم که با دیدن اون لواشک مداااااااااااااام دارم بزاق قورت میدم.....من و پارسا هم عاااااااااااااااشق کاکایو اونم از نوع تلخش هستیم و همچنین طرفدار سرسخت ترشی و لواشک


واااااااااااااای شرمنده که دهنتون آب افتاد.به به چه تفاهمی به قول دوستان اهل ف.ب بزن لایکوووووووو
مام پارسا
11 مهر 91 3:32
هی واااااااااااای من کشتی بچه رو از بس ترشیجات بهش دادی خواهر ..... آخه رب اناااااااااااااااااااار


تازه خواهر سیرم نمیشه گریه میکنه که بازم میخواد روی خوش ببنه نیم کیلو میخوره
مامان قند عسل
11 مهر 91 13:01
چه گل خوشگل و خوشتیپی


ممنون خاله جون
مامان محمد و ساقی
11 مهر 91 14:32
چه جمله ی قشنگی گفت ای جونم.
عکس های این پستت محشر بود عزیزم.براتون آرروی بهترین ها رو دارم.
خصوصی


یک دنیا تشکر بابت این همه انرژی.

چشم الان میخونم
مریم مامان نیکان
11 مهر 91 15:58
به به گلی میون گلها ،فدا ی هجی کردنت.انشالله همیشه شاد باشی


خدانکنه خاله جون.ممنون
مامان نیکان
11 مهر 91 21:29
سلام دوست عزیز من رمزم را خصوصی فرستادم آیا به دستتون رسید؟


نه مریم جون متاسفانه رمزی دریافت نکردم.
مونا مامان امیرسام
12 مهر 91 2:12
تیپشو نگاه فسقلی


بابا عليرضا
12 مهر 91 9:51
سلام سمانه جان خسته نباشي از اين همه خلاقيت ولي لطفا به فكر خودت و استراحت كردن هم باش
عمه اریسا کوشمولو
12 مهر 91 22:22
واقعا خودت خوشگلتراز همه اووون گلایی عزیزدلم
دست مامانت دردنکنه به خاطر این همه حوصله که انقد عکس گرفت اونجا ازت


دست شما درد نکنه بابت وقت ومحبتی که به ما اختصاص دادین
شقایق(مامان محمد ارشان)
14 مهر 91 10:49
سلام گلم
عالی شد
دیگه گیر نکرد راحت باز شد


ممنون از مهربونیت