اتفاقات مهم پنجم بهمن ماه (با تاخیر)
در این روز مهم مامانی برای سومین بار ولی با شرایطی متفاوت منو پیرایش کرد هوراااااااااااااااااااااااااا
تفاوتها:
من خواب نبودم یعنی اولش بودم ولی بعدش بیدار شدم ودر هوشیاری کامل شاهد حمله قیچی وشونه به موهام و...........................................
فاجعههههههههههههههههههههههههههههههههه اس موهام خورد میشن ومیریزن پایین ،من نمیدونستم پیرایش اینطوریهههههههههههه.من فقط بعدش تغییرمو توی آینه میدیدم واز همه تبریک میشنیدم ،آخه این وضعیت چه تبریکی داره...............
آدمای این کره خاکی چه سر خوش ودل خجسته هستن واسه هر بهانه ای شادباش به هم دیگه میگن ما فرشته ها که احتیاجی به اصلاح وتبریک شنیدن نداریم(یادم نبود حدود یک ساله که زمینی شدم هههههههه)
واژگان جدید:
من کلمات موزونی یاد گرفتم که با سرعت وپشت سرهم بیانشون میکنم یعنی میگم:
دیقال دیقال دیقال دیقال .................................................
تا با کمبود نفس مواجه شم ویا با خنده اطرافیان