نفس مامان ،محمدرهامنفس مامان ،محمدرهام، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

محمدرهام هستی مامان وبابا

دومین محرم زمینی شدنم

1391/9/7 11:19
نویسنده : مامان سمانه
2,854 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ودرود فراوان بر حسین (ع) واهل بیت ویاران با وفایش

سلام بر رقیه سه ساله وعلی اصغر شیرخواره

 

 

امسال هم مثل پارسال همایش شیرخوارگان در مصلی تهران برگزار شد ومن ومامان وبابا ومامی جونم در این مراسم شرکت کردیم .البته من امسال مثل سال گذشته از این مراسم باشکوه عکس ندارم چون اول مشغول شیطنت وبازی بودم وبعدش با وجود اینکه خودم برای اولین بار از ساعت 5/30صبح بیدار بودم  با تلاش زیاد مامان ومامی جون خوابیدم.

مامانم میگه:حتما پسرم میدونه که امروز قراره توی عزاداری سالار شهیدان ونوگلش شرکت کنه که به این زودی بیدار شده ،آخه میدونید من سابقه در دیر خوابیدن دارم ولی در زود بیدار شدن نه!!!!!!!!!!!!!!!

این عکس برای مراسم پارساله که ششم آذر برگزار شد.

یا مسیح حسین ادرکنی

محرم

وسوم آذر امسال

محرم

بعد از چند دقیقه سربند ولباس سبز رو از تنم در آوردم و مشغول بازی وگردش شدم.

محرم

بقیه عکسهام همه درحالت راه رفتن ودویدنه.

واما روز عاشورا که با پنجم آذر مصادف شده بود.

به رسم هر ساله توی محلمون نماز ظهر به جماعت برگزار شد که البته مامانم از ترس اینکه من بلند شم واز کنارش برم وتوی شلوغی گم بشم از این نماز با شکوه بی نصیب موند.

محرم

اینجا نماز درحال اقامه بود ومن ومامان در حال بازی

محرم

پریدن روی این درپوش فلزی خیلی کیف میداد چون صدای بلندی ازش درمیومد.

من:مامایـــــــــــــــــــــــــی

مامان:جان دلم

من:میپریدم بالا ومیگفتم گوبــــــــــــــــــــــــــــــــــــس(صدایی شبیه صدای درپوش)

محرم

خب دیگه گوبس بازی کافیه،برم از اون درخت خمیده برم بالا

محرم

بعد از خوردن کمی بیسکوییت با کمک مامانی از درخت رفتم بالا ونشستم .این عکس بالای درخت ازم گرفته شده.

محرم

مامان نوشت:قربون چشمای ناز ونگاه معصومت

محرم

 رکعت آخر نمازه ودیگه باید کم کم حرکت کنیم بریم به سمت محل برگزاری تعزیه

محرم

من بر فراز دستان پرمهر عمو مرتضی(همسر خاله سارا)

محرم

 

محرم

من در آغوش نو جوانی در لباس اهل بیت امام حسین

محرم

جوجوی مامان در حال تماشای جوجوهای نشسته بر ماکت جنازه ابا عبد الله

محرم

این اقا پسره که عکس منو خراب کرده به هیچ عنوان قصد نداشت از جاش حرکت کنه.

محرم

یه جوجوی دیگه!!!!!!!!مامایی........شیه؟؟؟؟؟

مامان:گهواره نمادین حضرت علی اصغر

محرم

 

محرم

من وکجاوه حضرت عباس

محرم

وبازهم بر فراز دستان عمو جون

بابایی رفته بود عزاداری وپیش ما نبود وزحمت بغل کردن من گردن عمو افتاده بود.ممنونم عمو جون

محرم

بعد از اتمام تعزیه مسجد صاحب الزمان به سمت تعزیه هییت منتظران مهدی رفتیم که انصافا نمایش بسیار قشنگی اجرا کردن ودل همه بینندگان رو کباب کردن وهمه رو به عصر عاشورا وسرزمین کربلا ببردن که مامانی به سختی فیلمبرداری کرده ومیخواد برام بذاره توی همین پست تا وقتی بزرگ شدم ببینم.

محرم

محرم

مامایـــــــــی.........آتیـــــــــــــش!!!!!!!!!!!!!

محرم

اینجا هم گودال قتلگاه بعد از پایان نمایشه که به منزلگاه گریه دشمنان نمادین امام حسین تبدیل شده

محرم

اینجا هم محل شمع گذاشتن در شام غریبانه

محرم

یک عکس هنری در شام غریبان

محرم

بر فراز دستان پرمهر بابایی

محرم

من سوار بر ماکت ذوالجناح

محرم

اینم عکس پارسالم با ذوالجناح

محرم

این ماکت هم گوشه یکی از ایستگاههای صلواتی درست شده بود که بسیار زیبا بود.

محرم

 

محرم

من درحال گفتن :بابایـــــــــــــــــــی ........دیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

محرم

عزاداریهای همتون قبول درگاه حق

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (31)

مامان پاتمه
7 آذر 91 13:40
ای جان
چقدر این سربند سبز به محمد رهام میاد
عزاداریهات قبول مرد کوچک


ممنون خاله جون مهربون
مامان کیان کوچولو
7 آذر 91 17:17
عزیزم سلام ..
قالب جدیدتوون مبارک ...


سلام گلم......خیلی ممنون
مامان کیان کوچولو
7 آذر 91 17:19
پسر کوچولو ی حسینی من ... امام حسین نگهدارت باشه ..
منم کیانم و به یاد طفل شیر خواره علی اصغرش کردم ...
محمدرهام هم تو این لباس ناز تر شده .... همه نی نی ها تو این لباس فرشته میشن ....



عزیزدلمممممم ان شالله علی اصغر وامام حسین حافظ ونگهدارش باشن
مامان کیان کوچولو
7 آذر 91 17:22
سمانه جونم خیلی زحمت کشیدی .. همین عکس ها هم خیلی قشنگه .. خیلی سخته تو شلوغی ، معمولاً با کلی وسیله .... بخوای از بچه عکس بندازی ..
اما عکسا عالی شده ...


فدای تو گلم،فقط یه مادر میتونه اون شرایط رو درک کنه ،بیشتر عکسها رو یه دستی گرفتم.کیان گلی رو ببوس
مامان کیان کوچولو
7 آذر 91 17:24
سمانه جونم کیان و بردم دکتر شربت دیفن هیدرامین داده واسش .. تو توی تجربه جیز ای دیگه رو میشناسی که خوب باشه .. ؟؟؟
زیاد شدید نیست اما آبریزش بینیش خیلی زیاد شده ..



میام وبت گلم
مامان پوريا پهلووون كوچولو
7 آذر 91 19:06
خدا حفظت كنه خاله جوون و قبول باشه عزاداريتون تو اين لباس خيلي زيبا شدي مرد مومن


ممنون خاله جون خدا فرشته های شما رو هم حفظ کنه
مهرناز(مامان آرسام)
7 آذر 91 22:19
عزاداریت قبول باشه عزیز دلم
همینطور عزاداری مامان بابای گلت قبول باشه عشقم
امام حسین نگهدارت باشه عزیزم
توی اینن لباسا خیلی معصوم تر و ناز تر شدی خالهههههههههههه


برای شما هم قبول باشه خاله مهرناز جون ،امام حسین حافظ آرسام خوشگله باشه
♥ الهه مامان روشا جون♥
8 آذر 91 0:23
عزاداریهاتون قبول.
مامانی مثل همیشه ریز و بدون کم و کاست واسمون نوشتی.
عکسها فوق العاده زیبا بود.
عزیز دلمم با اون لباس و پیشانی بند عین قرشته ها شده بود.
اجرتون با اباعبدالله.


از شماهم قبول باشه عزیزم
ممنون از محبتت
مونا مامان امیرسام
8 آذر 91 1:44
سلااام دوستم.واقعا حق باشماست.فقط وقتی این فسقلیها خوابن میشه اومد پای نت.
عزاداریهاتون هم قبول.
محمدرهام مثل ماه شده.خیلی خوبه که رفتید عزاداری من هیچ جا نرفتم بخاطر امیرسام


سلام عزیزم.ممنون گلم منم خیلی رفتم ولی دو سه باری هم که رفتم محمدرهام منو کشت
ممنون از محبتت گلم
الهه مامان یسنا
8 آذر 91 10:15
عزاداریت قبول باشه عزیز دلم


از شما هم قبول باشه گلم
مامان کیان کوچولو
8 آذر 91 13:49
عزیزم ممنون از راهنماییت .. خیلی مفید بود واسم آره امروز یکم بهترم شده ... مرسی گلم تو ادمو دلگرم میکنی ...
امیدوارم که محمد رهام مریض نشه نگران نباش..


خواهش میکنم عزیزم شما لطف داری..ان شالله
مامان محمد و ساقی
8 آذر 91 19:35
سلام سمانه جون
اول از همه قالب جدیدت مبارک باشه عزیزم
دوم هم عزاداریهاتون قبول باشه


سلام دوست گلم ممنونم از شما هم قبول باشه
مامان محمد و ساقی
8 آذر 91 19:37
ماشا...
چه عکسهای قشنگی.دستت درد نکنه
از عکسهای شام غریبانش خیلی خوشم اومد
عکس پارسالیش هم خیلی نازه و تپل مپل
این لباسی هم که امسال تنش کردی خیلی خوشگله.آفرین مامان باسلیقه



بازم مینا جون وتزریق یک عالمه روحیه به من
ممنون دوست خوبم بابت نظرات پر مهرت
مامان محمد و ساقی
8 آذر 91 19:38
حالا چرا اینروزها کم پیدا شدی گلم
دلم برات تنگیده بود
محمد رهام عزیزم رو حسابی ببوس


دلایلش که زیاده،اولیش اینکه من اصلا پاییز وزمستون رو دوست ندارم چون سینوزیتم داغونم میکنه ودایم بیحالم ودوم اینکه شدیدا مشغول خونه تکونی وسیسمونی چیدنم آخه تازه الان دارم وسایل محمدرهامو میچینم واتاقش رو تزیین میکنموهمه اینکارا وقتی انجام میشه که محمدرهامم خوابه یعنی همون وقتایی که میومدم نت.
ان شالله دیگه کمرنگ نشم فرشته ها رو ببوس عزیزم
مامان سانلی
8 آذر 91 20:14
عزاداریتون قبول مامان سمانه و محمد گلم. امام حسین نگه دار پسر گلمون باشه . عکسها خیلی جالب بود .کلی کیف کردم رهاممو با این سربندش دیدم. میبوسمت عزیزم


ممنون عزیزم ماهم شما وسانلی ناز رو از راه دور میبوسیم
مریم(مامان نیکان)
8 آذر 91 21:10
محمد رهام عزیز
از خدای بزرگ در چنین روزی می خواهم که به تو لیاقت حسینی بودن ، شهامت حسینی داشتن و ارادت در راه امام حسین (ع) بودن را عطا فرماید ، کمکت کند که جز در راه حق و راستی در راه دیگری قدم برنداری و به معنای واقعی حسینی باشی ....


ممنون خاله مریم جون بابت دعاهای ناب وزیباتون

الهی آمیــــــــــــــــــــــن
خاله مریم(مامان حسام کوچولو)
9 آذر 91 1:03
امام حسین نگه دارت باشه عزیزم.
دست مامانت هم درد نکنه با این همه عکس قشنگ


ممنون خاله جون بابت این همه محبتی که دارید
مامان ایلیا
9 آذر 91 2:08
وای چه عکس های قشنگی.یکی از یکی قشنگ تر.
خاله قربونت بشه با اون سربند سبزت.



ممنون خاله جونم .خدا نکنه،امام حسین حافظ ایلیا جون باشه
مامانی درسا
9 آذر 91 2:58
عزیزم انشاالله تمام عزاداری هاتون توی این ایام قبول درگاه الهی ...... خیلی زیبا بودن عکسا ...... بفرما خصوصی


آمین،از شماهم قبول باشه گلم.....به روی چشم
مامان رهام
9 آذر 91 11:29
سلام عزیزم قربونت برم که هرچی می پوشی بهت میاد


سلام گلم ،خدانکنه
مامان رهام
9 آذر 91 11:29
قبولتون باشه


ممنون از شماهم قبول باشه
مامان رهام
9 آذر 91 11:30
این توپارو بردار سرعت و آورده پایین


این توپها برای خود قالبه مونا جون،شرمنده
پدربزرگ ارغوان
9 آذر 91 22:07
سلام دختر جان ، درود خدا واولیا وفرشتگان ومقربان درگانش بر تو وخانواده محترمت ، عاشقانه های زیبا یی را هم به تصویر وهم به لطف کلام نافذتان به یادگار گذاشتید ..البته حُسن یادگارهای زیبایتان بستگی به این دارد که بدون توقع به رشته کلام وبه تسبیح تحریر در می آورید ..امیدوارم همه بچه های ایران زمین مادرانی مثل شما داشته باشند تا فرزندانی برومند که در رابطه با آموزه های دینی در اوان کودکی دل به تربیت اسلامی می سپارند ..من به شما دختر ارجمندم بابت بذل توجهی که به وبلاک نوه ام داشته اید مدیونم ..امیدوارم با جلای قدم رنجه هاتون وبلاک نوه ام را همیشه مزین فرمایید ...با حسین بمانید وبا فاطمه سربلند زندگی کنید.


سلام پدرجون،یک دنیا ممنون بابت حضور گرم ونظر پرمهرتون،امام حسین نگهدار ارغوان جان باشه
ملی مامان میکاییل
9 آذر 91 23:03
عزیزم ایشالله امام حسین خودش نگهدارت باشه عکس ها هم خیلی قشنگ بود

امام حسین نگهدار میکاییل جون باشه ان شالله
مهرناز(مامان آرسام)
10 آذر 91 15:27




آرسام جون ومامانشو عشقه
شقایق(مامان محمد ارشان)
10 آذر 91 16:12
عزاداریهات قبول باشه خاله جونم
محمدرهام گلم مارو هم دعاکن فرشته کوچولو
سمانه جون اونجا که عکس گرفتید خیلی قشنگه
کدوم محله؟ محل خودتونه؟


ممنون خاله شقایق جونم
بله محل خودمونه کوی 17شهریور(کوی مهرزاد)اتفاقا چند دقیقه ای با امامزاده حسن فاصله داره گلم،سال دیگه بیاید محل ما
مامانی درسا
11 آذر 91 2:13
خصوصی


ممنون
مامان کوثری
11 آذر 91 11:31
مسابقههههههه
از وبلاگ جدید نی نی مد دیدن کنید نظر بدین و عکس نی نی فشن های خودتون رو برامون بفرستین تا تو وبلاگ بگزاریم و همه از تیپ و مدل لباس هاشون لذت ببرن و استفاده کنن
http://ninimod.niniweblog.com/
راستی تو مسابقه ما هم شرکت کنید


ممنون از دعوتت گلم
عمه اریسا کوشمولو
13 آذر 91 23:41
عزاداریت قبول خاله جوون ...چقد بزرگ شدی ماشالله چقد ماه بودی ماهتر شدی
عکساتم خیلی قشنگ بود مخصوصا اون عکس هنریه عالی بود...خاله جون دعام کن فرشته کوچولو


محتاج دعاییم عزیزم ،چشم خاله جونی
شقایق(مامان محمد ارشان)
15 آذر 91 18:07
ایشالا سال دیگه ارشان و میارم همونجا با داداشی عکس بگیره


ان شالله
سپیده
1 دی 91 19:13
خانمی سلام. کم پیدا شدی؟ ماشالله گل پسرمون چقدر بزرگ و ناز شده. یلدای پارسالشو ثبت کردم بنام خودش وبلاگش. امسال هم اگه عکسی گذاشتید بفرمایید تا ثبتش کنم
http://koodakeman91.niniweblog.com/


سلام عزیزم ممنون از لطفی که به ما داری.چشمممممممم